✅ حضانت فرزند در دایره قانون مدنی ایران
حضانت در لغت به معنای پرورش دادن کودک است. اما در اصطلاح عام مفهوم دیگری دارد و عبارت است از نگهداری و حمایت عاطفی و جسمی توسط شخص یا اشخاصی که با توجه به حکم قانون تعیین میشوند.
در عرف جامعه ما حضانت به مفهوم سرپرستی و نگهداری کودک توسط پدر و مادر است که هر کدام از آنها، تا شرایط سنی مشخصی، حق حضانت از فرزندان خود را دارند. البته در منابع فقهی، تعاریف مختلفی در ارتباط با حضانت فرزند بهعمل آمده است که در نهایت به مفهوم سرپرستی و نگهداری و نیز حمایت عاطفی ختم میشود.
مطابق قانون، افرادی که صلاحیت و توانایی نگهداری اطفال را دارند، میتوانند مسئولیت حضانت را بر عهده بگیرند.
حضانت فرزند در قانون مدنی
ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی، حضانت اطفال را جزء حقوق و تکالیف والدین قرار داده است. بهگونهای که نگهداری از طفل علاوه بر حق قانونی پدر و مادر، وظیفه شرعی آنها نیز به شمار میرود. حق یا تکلیف بودن حضانت فرزندان هر کدام باعث بروز نتایج مختلفی میشود و یقینا حضانت کودکان را تحت تاثیر قرار میدهد.
به طور کلی در زمینه حضانت فرزندان که حق یا تکلیف است، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد.
برخی از فقها بر این باورند که حضانت طفل جنبه حق دارد و والدین بر این اساس میتوانند مسئولیت سرپرستی فرزند خود را قبول کنند یا این حق را از خود سلب کنند. اما نظر برخی دیگر از افراد این است که موضوع حضانت اطفال، تکلیف شرعی بر عهده پدر و مادر است و آنها نمیتوانند چنین وظیفهای را از خود سلب کنند و باید به بهترین شکل ممکن، تکلیف قانونی خود را انجام دهند.
اگر بخواهیم به نتیجهگیری کلی در این زمینه برسیم، به نظر حق و تکلیف بودن حضانت که در قانون آمده، صحیحتر و جامعتر است و نمیتوان این دو ویژگی را جدا از مساله حضانت در نظر گرفت.
ماده ۱۱۷۲ قانون مدنی در این زمینه بیان میکند: «هیچ یک از ابوین حق ندارد در مدتی که حضانت طفل بر عهده آنهاست، از نگهداری او امتناع کند. در صورت امتناع یکی از ابوین، حاکم باید به تقاضای دیگری یا به تقاضای قیم یا یکی از اقربا یا به تقاضای مدعیالعموم، نگهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت بر عهده اوست الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا موثر نباشد، حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تامین کند.»
مطابق ماده مزبور، تا زمانی که حضانت طفل بر عهده یکی از والدین باشد، هیچ کدام از آنها حق امتناع از تکلیف قانونی خود را ندارد. در این صورت اگر پدر یا مادر سرپرستی فرزند خود را در مهلت قانونی برعهده نگیرد، قانون وی را ملزم به انجام این کار میکند.
همچنین در صورتی که الزام به حضانت فرزند تاثیر خاصی نداشته باشد یا انجام چنین امری امکانپذیر نباشد، هزینه حضانت توسط پدر و در صورت فوت وی از سوی مادر تامین میشود.
با توجه به آنچه در قانون مدنی ذکر شد، حضانت فرزندان حق و تکلیفی بر عهده والدین است. به این معنا که والدین حق دارند به نگهداری و تربیت فرزند خود بپردازند و همچنین به لحاظ قانونی، والدین مکلف به این امر شدهاند. بنابراین در صورتی که یکی از والدین از انجام این کار خودداری کند، دیگری میتواند الزام او را از دادگاه بخواهد.
سلب حضانت فرزند از والدین
اشخاصی که وظیفه حضانت از فرزندان خود را برعهده دارند، باید صلاحیتهای لازم برای انجام این امر را داشته باشند. در غیر این صورت، قانون وظیفه سرپرستی و نگهداری اطفال را به فرد دیگری محول میکند. در واقع عدم صلاحیت اخلاقی یا هرگونه سوء معاشرت و سوء رفتار با طفل میتواند موجبات سلب حضانت از پدر یا مادر را فراهم کند.
در مواردی ممکن است ادامه زندگی فرزندان با پدر یا مادر بعد از جدایی، امنیت مالی و جانی آنها را به خوبی تامین نکند که در این صورت امکان سلب حضانت از هر کدام از والدین وجود دارد.
حضانت فرزندان توسط اشخاصی که صلاحیتدار نیستند، میتواند منجر به صدمات روحی و جسمی به آنها شود و طبیعتا تکلیف نگهداری، از عهده این اشخاص خارج میشود. زمانی که پدر یا مادر، حضانت فرزند یا فرزندان خود را برعهده می گیرند، باید بتوانند نیازهای ضروری آنها را فراهم کنند و شرایط امنیتی و آسایش اطفال مانند گذشته برقرار باشد.
بنابراین در مجموع امنیت مالی، جانی، آسایش و موارد ضروری زندگی اطفال باید توسط اشخاص عهدهدار حضانت به خوبی فراهم و تامین شود. مواردی همچون عدم مواظبت طفل و عدم صلاحیت اخلاقی والدین میتواند از مصادیق سلب حضانت به شمار رود.
دادگاه میتواند در صورت وجود برخی شرایط قانونی، حضانت طفل را از پدر و مادری که عهدهدار این وظیفه هستند، سلب کند.
هرگاه بر اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، دادگاه میتواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رییس حوزه قضایی، هر تصمیمی را که برای حضانت طفل صلاح بداند، اتخاذ کند.
دادگاه می تواند نظر و تصمیم اقربای طفل و قیم او یا درخواست رییس حوزه قضایی را در مورد سلب حضانت فرزند اعمال کند. حال ممکن است این سوال مطرح شود که سلب حضانت فرزند در چه مواقعی رخ میدهد و چه شرایطی باید وجود داشته باشد تا حضانت طفل از پدر و مادر گرفته شود؟
مطابق ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی، موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است که میتواند منجر به سلب حضانت فرزند شود؛ اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار؛ اشتهار به فساد اخلاق و فحشا؛ ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی؛ سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدیگری و قاچاق و تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.
بنابراین در صورتی که پدر یا مادر دارنده سرپرستی طفل، به انواع مواد مخدر، مشروبات الکی و انجام قمار اعتیاد داشته باشد، امکان سلب حضانت از آنها وجود دارد. همچنین داشتن ویژگیهایی نظیر فساد اخلاقی و فحشا میتواند از مصادیق بارز سلب حضانت به شمار رود.
داشتن بیماریهای خفیف نمیتواند از مصادیق سلب حضانت به شمار رود. درواقع اگر پدر یا مادر، دچار بیماریهای روحی روانی شدید شده باشند که از سوی پزشکی قانونی نیز تایید شود، مطابق قانون امکان نگهداری از فرزندان خود را ندارند.
چنانچه هر کدام از والدین، فرزندان خود را به انجام کارهای خلاف قانون و عرف جامعه اجبار کنند، حق حضانت از آنها سلب خواهد شد. همچنین در صورت ضرب و جرح طفل از سوی پدر یا مادر بهگونهای که این امر به صورت مستمر ادامه داشته باشد، سلب حضانت صورت میگیرد.
نکات مهم پیرامون حضانت فرزند
حضانت فرزندان در وهله نخست بر عهده پدر یا مادر است و در صورت فوت هر کدام، حضانت به دیگری داده میشود. اما در صورتی که پدر و مادر هر دو صلاحیت نگهداری اطفال را نداشته باشند، حضانت بر عهده جد پدری خواهد بود که در صورت فوت آنها، این وظیفه به اقربای طفل محول میشود.
برای حضانت و نگهداری طفلی که پدر و مادر او جدا از یکدیگر زندگی میکنند، مادر تا هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن، حضانت با پدر است. بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه است.
اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست، مبتلا به جنون شود یا با دیگری ازدواج کند، حق حضانت با پدر خواهد بود. در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آن که زنده است، خواهد بود، هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد.
در صورتی که به علت طلاق یا به هر علت دیگر پدر و مادر طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از آنها که طفل تحت حضانت او نیست، حق ملاقات با طفل خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزییات مربوط به آن، در صورت اختلاف بین والدین با دادگاه است.
طفل را نمیتوان از پدر یا مادری که حضانت با اوست، گرفت؛ مگر در صورت وجود دلایل قانونی.
طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آنها احترام بگذارد.
تفاوت میان حضانت با قیوم
تحضانت بیشتر جنبه حمایت عاطفی و روحی از طفل را دارد. اما قیومت در حالت کلی در ارتباط با محجورین مطرح است که فرد قیم اداره امور آنها را برعهده دارد.
? برای خواندن مطالب بیشتر به سایت ما سر بزنید
? لبنک عضویت در بزرگترین کانال تخصصی حقوقی در تلگرام