✅بعضى از لغات حقوقى و معادل آن در زبان پارسى
?عمد = دانسته، خودکرد، آگاهانه، کامَکی، دیده و دانسته، از روی آگاهی
?عمداً = دانسته، آگاهانه، از روی آگاهی، خودخواسته، خودکرده، کامَکیها، خودکامگی، از دستی، دستی، دستیدستی، بهدلخواه
?عامدا = دانسته، آگاهانه، از روی آگاهی، خودخواسته، خودکرده، کامَکیها، خودکامگی، از دستی، دستی، دستیدستی، بهدلخواه
?عامدانه = دانسته، آگاهانه، از روی آگاهی، خودخواسته، خودکرده، کامَکیها، خودکامگی، از دستی، دستی، دستیدستی، بهدلخواه
?عمدی = دانسته، آگاهانه، از روی آگاهی، خود خواسته، خودکرده، خودکامگی، از دستی
?غیرعمد = ناخواه، ناخواست
?قتل عمد = خواهکُشی، کُشِشِ خواستی
?قتل غیرعمد = ناخواهکُشی، کُشِشِ اَخواستی، کُشِشِ ناخواست
?تعَمُد = دانستهکاری، آگاهانه، از روی آگاهی، دیده و دانسته، هامیشکاری
?تعَمُدا = آگاهانه، از روی آگاهی، دیده و دانسته، دستی
?متَعَمِد = خودکرده، خودکننده، خودکن
✍️نمونه:
آزارم میدهی، بهعمد یا غیرعمد خدا میداند =
آزارم میدهی، خواسته یا ناخواسته خدا میداند
?عمد داشت که همه مشکلش را بفهمند =
میخواست که همه گرفتاریاش را دریابند
عمدش در این کار مشهود است =
خواهندگیاش در این کار پیداست
کامَکیاش در این کار آشکار است
آگاهانهبودن این کار روشن است
رانندهای در آلمان، تعمدا عابران را زیر گرفت =
رانندهای در آلمان، آگاهانه رهگذران را زیر گرفت منبع: ادبسار
کانال تلگرامی موسسه حقوقی عدل آوران آرسیس:
@arsislaw