✍️فرق فسخ نکاح و طلاق :
در عقد نکاح، طرفین یا یکی از آنها نمیتوانند حق فسخی برای خود در نظر بگیرند، به عبارت دیگر عقد نکاح از عقود لازم است اما موارد محدودی در این زمینه وجود دارد. برخلاف سایر قراردادها، به عبارت دیگر عقد نکاح از عقود لازم است و مصلحت و ضرورت استمرار، دوام و ثبات خانواده نیز اقتضای این را دارد، اما قانونگذار برای جلوگیری از ضرر و زیان همسری که در معرض عیوب موجب فسخ نکاح قرار میگیرد، به طور صریح موارد فسخ نکاح را معین کرده است. این موارد محدود و منحصر به همان موارد مصرح قانونی است. فسخ نکاح یکی از موارد انحلال نکاح است که تفاوتهایی با طلاق دارد:
طلاق عملی حقوقی است که انجام آن منوط به تشریفات خاص است، مثل اجرای صیغه مخصوص و حضور دو شاهد عادل (مرد) اما فسخ نکاح تنها به اراده صاحب حق انجام میپذیرد. (ماده ۱۱۳۲ قانون مدنی) طلاق در صورتی صحیح است که شرایطی خاص در زن موجود باشد (ماده ۱۱۴۰ قانون مدنی)
اما به موجب ماده ۱۱۳۲ قانون مدنی، رعایت این ترتیب در فسخ نکاح شرط نیست. پیش از وقوع طلاق باید از دادگاه حکم یا اذن گرفته شود اما فسخ نکاح نیاز به این اقدام ندارد و رسیدگی دادگاه محدود به احراز وجود حق فسخ است و تکلیفی در باب اصلاح زوجین و ارجاع به داوری ندارد.طلاق مخصوص نکاح دائم است اما موارد فسخ نکاح در نکاح دائم و منقطع، یکسان است (مواد ۱۱۵۲ و ۱۱۵۳ قانون مدنی) طلاق عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع) است که به وسیله شوهر یا نماینده قانونی او (دادگاه) انجام میشود؛ در حالی که فسخ ممکن است به وسیله شوهر یا زن واقع شود.در طلاق رجعی شوهر میتواند در زمان عده به نکاح رجوع کند، اما در فسخ نکاح امکان رجوع وجود ندارد و تشکیل دوباره خانواده جز با نکاح جدید ممکن نیست.
فسخ نکاح هر چند بار که بین زن و مرد اتفاق بیفتد، ایجاد حرمت نمیکند.با این اوصاف هم فسخ نکاح و هم طلاق، موجب انحلال عقد نکاح شده و از نظر عده زن بعد از انحلال، تفاوتی با هم ندارند.
گفتنی است که خیار فسخ (اختیار بر هم زدن نکاح) فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد، بعد از اطلاع از داشتن این حق، نکاح را فسخ نکند، خیار او ساقط میشود، به شرط آنکه علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد.تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده، به نظر عرف و عادت بستگی دارد (ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی) همچنین خیار فسخ قابل اسقاط است اما به ارث منتقل نمیشود (ماده ۴۴۸ قانون مدنی) چرا که در اثر موت، نکاح منحل میشود و دیگر موردی برای فسخ آن یا به ارث رسیدن حق فسخ باقی نمیماند. فسخ نکاح نیاز به رضایت طرفین ندارد و کسی که حق فسخ دارد میتواند یک طرفه آن را انجام دهد. فسخکننده باید بالغ، عاقل و رشید باشد.
✔️عیوب موجب حق فسخ
عیوب موجب حق فسخ دو قسم است:
عیوب مختص و عیوب مشترک.عیوب مختص مرد در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن هرگاه مرد به دلیل عارضهای ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد، قانون به زن حق میهد که ازدواج را برهم بزند.عیوب مختص زن طبق ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی عبارتند از قرن، جذام، برص، افضاء، زمینگیری و نابینایی از دو چشم.این عیوب در صورتی برای مرد حق فسخ ایجاد میکند که هنگام عقد موجود باشد و مرد بدون توجه به آنها با زن ازدواج کرده باشد. (مواد ۱۱۲۴ و ۱۱۲۶ قانون مدنی)حق فسخ به موجب عیوب زن، برای جلوگیری از ضرر مرد است؛ بنابراین اگر به وسیله عمل جراحی یا به وسایل درمانی این عیوب از بین برود، حق فسخ نیز مبنای خود را از دست میدهد و ساقط میشود.
همچنین اگر در اثر پیشرفت علم پزشکی این عیوب به صورت بیماریهای درمانپذیر درآید، دیگر عیب محسوب نمیشود و مرد به استناد آنها حق فسخ ندارد.با اینکه اسقاط حق فسخ در چنین مواردی با ظاهر عبارات قانونی مخالف است اما به طور مسلم با روح قانون و مقصود قانونگذار که حمایت از خانواده و استحکام آن است، موافقتر به نظر میرسد.عیوب مشترک میان زن و مرد بدین معنا است که چنانچه در هر یک از زوجین یافت شود، موجب حق فسخ برای طرف مقابل است.
# فسخ نکاح # طلاق
? برای خواندن مطالب بیشتر به سایت ما سر بزنید
? لبنک عضویت در بزرگترین کانال تخصصی حقوقی در تلگرام