✅ ٢٠ نکته کاربردى و مهم درخصوص اعتراض ثالث به موجب قانون آیین دادرسی مدنی

۱️⃣: هر گونه رأی که از دادگاه عمومی و تجدیدنظر صادر شود، امکان اعتراض ثالث نسبت به آن میسّر است.

۲️⃣: آرای دیوان عالی کشور، قابلیّت اعتراض شخص ثالث ندارد. چون رسیدگی به اعتراض شخص ثالث، مستلزم دادرسی در ماهیّت است، در حالی که در دیوان عالی کشور رسیدگی ماهیّتی انجام نمی‌شود.

۳️⃣: اگر رأیی در دیوان عالی کشور ابرام شده باشد، اعتراض شخص ثالث به همان شعبه دیوان تقدیم می‌شود و اگر شعبه دیوان آن را پذیرفت آن را به دادگاه تالی می‌فرستد و به نوعی اجازه ی نقض رأی دیوان را هم می‌دهد.

۴️⃣: اعتراض شخص ثالث از طرق فوق العاده شکایت از آراء است که اثر تعلیقی بر اجرای حکم ندارد.

۵️⃣: در هر دعوا (خواهان، خوانده، وارد ثالث و مجلوب ثالث) اصحاب دعوا محسوب می‌شوند و حق اعتراض ثالث ندارند.

۶️⃣: اگر دادخواست شخص ثالث رد شود، او می‌تواند به عنوان ثالث، به رأی اعتراض کند زیرا در دادرسی به عنوان اصحاب دعوا شرکت نداشته است.

۷️⃣: هر گاه اصحاب دعوای رأی مورد اعتراض، متعدد باشند، معترض ثالث نمی‌تواند فقط بعضی از آنها را طرف دعوا قرار دهد مگر آنکه موضوع دعوا قابل تفکیک یا تجزیه باشد.

۸️⃣: مرجع صالح جهت رسیدگی به اعتراض ثالث، همواره آخرین دادگاه رسیدگی‌کننده به ماهیّت دعوا است. در نتیجه اگر حکمی در دادگاه تجدیدنظر عیناً تأیید شود، مرجع رسیدگی به اعتراض ثالث، دادگاه تجدیدنظر خواهد بود.

۹️⃣: اعتراض شخص ثالث، مقید به مهلت خاصی نیست. چون اگر اصل حق از بین نرفته باشد چه قبل از اجرا و چه بعد از اجرای حکم، اعتراض ثالث میسّر است.

?: اعتراض شخص ثالث، نسبت به قرارها محدود به قرارهای قاطع نمی‌باشد بلکه کلّیّه قرارها اعم از قاطع، اعدادی، تأمینی و… قابل اعتراض ثالث هستند.

۱️⃣۱️⃣: اگر قرار از دادگاه بدوی صادر و در دادگاه تجدیدنظر تأیید شود و دیوان آن را نقض کند، پرونده را جهت رسیدگی به دادگاه بدوی می‌فرستد (چون در دادگاه بدوی رسیدگی ماهیّتی شده است).

۲️⃣۱️⃣: رسیدگی خارج از نوبت در دیوان در دو حالت است:

۱.به موجب قانون باشد.

۲.به تشخیص رییس دیوان عالی کشور
۳️⃣۱️⃣:اعتراض شخص ثالث اصلی، عبارت است از اعتراض شخص ثالث نسبت به رأیی که مخل حقوق شخص ثالث است و باید به موجب دادخواست به آخرین دادگاه صادرکننده رأی مورد اعتراض تقدیم شود.

۴️⃣۱️⃣: در اعتراض شخص ثالث، قاضی صرفاً به جهاتی که قبلا مورد قضاوت گرفته رسیدگی می‌کند نه مسائل جدید. بنابراین طرح دعاوی طاری (تقابل، ورود ثالث و جلب ثالث) میسّر نیست.

۵️⃣۱️⃣:اعتراض ثالث طاری، عبارت است از اعتراض یکی از طرفین دعوا به رأیی که قبلاً در یک دادگاه صادر شده و طرف دیگر در حین دادرسی، برای پیروزی در دعوای مطروحه آن را ابراز و به آن استناد می‌کند.
۶️⃣۱️⃣: اعتراض ثالث طاری، در دادگاهی به عمل می‌آید که رأی مورد اعتراض در آنجا ابراز شده است و نیازمند تقدیم دادخواست نیست و به صرف ابراز و یا اعلام، کفایت می‌کند.

۷️⃣۱️⃣: اعتراض ثالث طاری، توسط دادگاه رسیدگی‌کننده به دعوای اصلی، رسیدگی می‌شود لیکن اگر رأی مورد اعتراض از دادگاهی با درجه ی بالاتر صادر شده باشد معترض مراتب را به دادگاه رسیدگی‌کننده به دعوای اصلی اعلام می‌کند و ظرف مدّت بیست روز نسبت به تقدیم دادخواست اقدام می‌نماید.

۸️⃣۱️⃣: اعتراض شخص ثالث، علی‌الاصول موجب تأخیر اجرای حکم نمی‌شود مگر آنکه جبران ضرر و زیان ناشی از اجرای حکم میسّر نباشد، که در این صورت با درخواست معترض ثالث و پس از اخذ تأمین مناسب، قرار تأخیر اجرای حکم برای مدّت معیّن صادر می‌شود و پس از انقضای مدّت، تمدید آن بلامانع است.

۹️⃣۱️⃣: قرار تأخیر اجرای حکم، اگر به واسطه ی اعاده دادرسی یا فرجام‌خواهی صادر شود، دارای مدّت معیّن نیست.

۰️⃣۲️⃣: اعتراض شخص ثالث، ناظر بر رأی است و رأی اعم است از حکم و قرار.

کانال تلگرامی موسسه حقوقی عدل آوران آرسیس:

@arsislaw