رفتارهایی که مشمول جعل میشود
ساختن: ساختن به مفهوم ایجاد کردن یا پدیدآوردن یا خلق کردن سند یا نوشته یا شیء است. ممکن است از روی نمونه اصلی باشد یا اینکه جاعل بدون وجودِ نمونه اصلی، سند یا نوشته یا شیء را پدید آورد یا مدرک یا سندی بسازد که اصل آن مفقود شده یا از بین رفته است. ساختن در جعل میتواند به صورت کلی باشد یا جزئی. برای مثال، فردی که چکِ متعلق به دیگری را که مبلغ آن نوشته شده و فاقد امضاء است، امضاء میکند به آنْ سندیت بخشیده و آن را میسازد. امضاء در این حالت نقش ساختن جزئی یا تکمیل را ایفا میکند.
تغییر دادن: دست بردن در سند یا نوشته که موجب میشود محتوای آن کلا یا بعضا تغییر کند. تغییر دادن به انحاء مختلف واقع میشود:
خراشیدن: منظور از خراشیدن، صدمه زدن به نوشته از طریق ابزارهای نوک تیزی مانند تیغ، تیزبُر یا چاقوست به گونه ای که کلمه، مخدوش گردد مانند آن که جاعل نام حسین را از طریق خراشیدن به حسن تبدیل نماید.
تراشیدن: از نظر شکل ارتکاب و ابزارهای به کار گرفته شده، تفاوتی با خراشیدن نداشته و تنها تفاوت در این است که در تراشیدن، تمام واژه، محو میشود مثال کل کلمه یا عدد با تیغ پاک میشود.
قلم بردن: شامل هر نوع دخل و تصرف در متن سند یا نوشته از طریق خودکار، خودنویس، روان نویس، ابزارهای تایپ و امثال اینهاست. قلم بردن ممکن است در شکل تبدیل یا تغییر حروف یا واژه ها یا جمله ها ارتکاب یابد. خط خطی کردن هم به معنای قلم بردن است.
الحاق: افزودن یا اضافه کردن واژه، واژگان، حروف، اعداد، جمله یا جمله ها یا علامت در متن سند یا حاشیه آن است.
محو کردن: پاک کردن کلمه، جمله، عدد، حروف یا علامت و… از متن سند یا نوشته با ابزارهای پاک کننده یا مواد شیمیایی است. مثل پاک کن، وایتکس و…
اثبات: در مقابل کلمه ابطال قرار میگیرد و منظور از آن، اعتبار دادن به سندی است که اعتبار خود را از دست داده است. مانند آن که جاعل مُهر فوت یا باطل شد را از روی سند یا شناسنامه بزداید و به آن اعتبار میبخشد.
سیاه کردن: ناخوانا کردن بخشهایی از سند یا نوشته به وسیله جوهر یا رنگ یا مواد شیمایی یا ماژیک و … البته سیاه کردن باید به گونه ای باشد که سند را در معرض اتلاف قرار ندهد. سیاه کردن باید ناظر به بخش کوچکی از سند یا نوشته باشد و به گونه ای انجام شود که قابلیت به اشتباه انداختن را داشته باشد.
تقدیم یا تاخیر تاریخ سند: در این نوع جعل، مرتکبْ تاریخ دقیق روی سند را تغییر داده و به جلو یا عقب میاندازد. مثال تاریخ روی بیعنامه را به عقب میکشد برای این که وانمود کند بیع قبل از صدور حکم محکومیتِ قطعی واقع شده و از این رو، مشمول معامله به قصد فرار از دین نمیشود.
الصاق: به معنای چسبیدن یا چسبانیدن است. جاعل با ضمیمه کردنِ نوشته های جداگانه به یکدیگر سند واحدی را پدید میآورد و آن را به عنوان یک سند کامل عرضه میکند. الصاق به معنای مونتاژ کردن سند با کنار هم قرار دادنِ نوشته های جداگانه است.
به کار بردن مهر دیگری: در این حالت جاعل با استفاده غیرمجاز از مهر دیگری در نوشته یا سند به آن اعتبار بخشیده و آن را به دارنده مهر منتسب میکند. استفاده غیرمجاز از مهر دیگری، جعل است.
نکته: سوزاندن یا معدوم کردن تمام یا قسمتی از سند یا نوشته، علیاالصول جعل محسوب نشده و مشمول قواعد تخریب
کیفری است.