منظور از عرصه که معمولاً همراه اعیانی بکار می رود قطعه زمینی است که روی آن بنا پدید آورده اند یا به صورت اشجار یا به صورت محوطه اطراف بنا می باشد. برابر مقررات ثبتی کشور عرصه و اعیان بایستی دارای سند رسمی مالکیت باشند. بنابر این وقتی گفته می شود شش دانگ عرصه یک باغ در این صورت نیاز به سند اعیانی نیز خواهد بود. چون که این سند ناقص بوده و حتماً نیاز به سند اعیانی دارد.مثل باغات کرج که اعیان مال یک شخص است و عرصه مال شخص دیگر و عکس آن نیز صادق است و اگر به سند اعیانی اشاره شد باید سند عرصه نیز وجود داشته باشد. لیکن اگر عنوان گردید شش دانگ باغ نیاز به سند جداگانه دیگری نمی باشد.
همچنین اغلب موقوفات، دو سند دارد: سند عرصه و سند اعیانی.
ملک اشخاص نیز ممکن است دارای دو سند باشد و این موضوع مختص موقوفات نیست. بایستی توجه داشته باشید که زمین موقوفه قابلیت انتقال و فروش ندارد. در موقوفات برای اینکه منافع بدست آید باید در قالب عقد اجاره، منافع در قبال مال الاجاره به شخصی واگذار شود. شهر مقدس مشهد دراغلب نقاط موقوفه است. مگر۳% الی ۴% آن که عرصه تمامی آنها موقوفه آستان قدس رضوی می باشد.
یکی از قوانین که بعد از انقلاب تصویب شد و بسیار تأثیر گذار بود ماده واحده قانون ابطال رقبات آب و اراضی موقوفه مصوب ۱۳۶۳ بود که طبق ماده ۱ آن املاک موقوفه ای که بدون مجوز شرعی به ملکیت اشخاص در آمده به وقفیت خود برمی گردد و کلیه اسناد مالکیت که برای آنها صادر شده باطل و از درجه اعتبار ساقط است. از قوانین دیگری که وقفیت ملک را مورد توجه قرار نداده بود قانون اصلاحات ارضی بود که فرقی میان موقوفه و غیر موقوفه قائل نشد و قانون ابطال و رقبات آب و اراضی موقوفه اینگونه اراضی اصلاحات ارضی را مشمول دانست.
ممکن است سندی مشتمل بر مالکیت دو دانگ به عنوان اعیان و چهار دانگ به عنوان عرصه باشد و ممکن است حتی مشاعی نیز باشد. همه اینها فرقی در ماهیت مالکیت ندارد./مهندس عبدالهیان